گروه آموزش ابتدايي دانشگاه آزاد فيروزآباد ورودي مهر90
تعامل ،همفكري و ارتباط بچه هاي آموزش ابتدايي و ساير رشته ها
شنبه 25 آذر 1391برچسب:, :: 10:43 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

            بی تو

بــی  تو اينجا همه  در حبس ابد تبعيدند               سالها هجری وشمسی همه بی خورشيدند

از همان لحضه  كه از چشم يقين افتادند               چــشـم  هـاـی نـگـران  آيـيـنـه  تـرديـدنـد

نـشد از سايـه ی خود هم بگريزند دمــی               هـر چه بيهوده به گـرد خودشان چرخيدند

چون به جز سايه نديدند كسی درپی خود               هـمـه از ديـدن تـنـهايــی خـود تـرسـيـدنـد

غـرق دريـای تــو بـودنـد ولی ماهـی وار              بــاز هــم نــام و نـشـان تـو زهـم پرسيدند

در پی دوست هـمه جـای جهان را گشتنـد              كـس نديدنـد در آيـيـنـه بــه خـود خـنديدنـد

سير تقويم جلالي به جمال تو خوش است               فـصـل ها را همـه بـا فاصلـه ات سنجيدند

تو بيايی

همه ساعت ها و ثانيه ها از همين روز  همين لحضه همين دم

عيدند

 منبع : ر ا د ی و ه ف ت

سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, :: 14:32 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
همان يك لحظه اول
كه اول ظلم را مي ديدم از مخلوق بي وجدان
جهان را با همه زيبايي و زشتي
بروي يكدگر ويرانه ميكردم .
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
كه در همسايه صدها گرسته ، چند بزمي گرم عيش و نوش ميديدم
نخستين نعره مستانه را اموش آندم
بر لب پيمانه ميكردم
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
كه ميديدم يكي عريان و لرزان، ديگري پوشيده از صد جامه رنگين
زمين و آسمان را
واژگون ، مستانه ميكردم
 
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
نه طاعت ميپذيرفتم
نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگر ها نيز كرده
پارع پاره در كف زاهد نمايان
سبحه صد دانه ميكردم
 
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
براي خاطر تنها يكي مجنون  صحرا گرد بي سامان
هزاران ليلي نازآفرين را كو بكو
آواره و ديوانه ميكردم
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان
سراپاي وجود بي وفا معشوق را
پروانه ميكردم
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
بعرش كبريايي ، با همه صبر خدايي
تا كه ميديدم عزيز نابجايي ، ناز بر يك ناروا گرديده خواري ميفروشد
گردش اين چرخ را
وارونه بي صبرانه مي كردم
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
كه ميديدم مشوش عارف و عامي زبرق فتنه اين علم عالم سوز مردم كُش
بجز انديشه عشق و وفا، معدوم هر فكري
در اين دنياي پر افسانه ميكردم
 
عجب صبري خدا دارد !
 
اگر من جاي او بودم
 
همين بهتر كه او خود جاي خود بنشسته و ، تاب تماشاي تمام زشت كاريهاي اين
مخلوق را دارد
وگرنه من به جاي او چو بودم
يكنفس كي عادلانه سازشي
با جاهل و فرزانه ميكردم
 
عجب صبري خدا دارد !    عجب صبري خدا دارد !

پنج شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 8:12 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

شانزدهم آذر روز دانشجو مبارك

<img src='http://vit.allcx.com/img/c51419c5607d.jpg' alt='Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/' />

 

تقديم به تمام دانشجويان عزيز و غير فعال آموزش ابتدايي

[img]http://vit.allcx.com/img/c51419c5607d.jpg[/img]

پيوندها