گروه آموزش ابتدايي دانشگاه آزاد فيروزآباد ورودي مهر90
تعامل ،همفكري و ارتباط بچه هاي آموزش ابتدايي و ساير رشته ها
پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 10:17 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

11- الف مقصور برخی کلمات مقصور عربی از فارسی همچنان که "الف" تلفظ می شود، نوشته هم می شود.

صحیح

اعلا

تقوا

مبتلا

شورا

مقوا

معلا

غلط

اعلی

تقوی

مبتلی

شوری

مقوی

معلی

 

12- " همزه" و " ی" :

صحیح

بوییدن

چایی

نایین

پایین

...

غلط

بوئیدن

چائی

نائین

پائین

...

 

13- تنوین متخص کلمات عربی است در کلمات فارسی کاربرد ندارد:

صحیح

بناچار

زبانی

گاهی

تلفنی

...

غلط

ناچاراً

زباناً

گاهاً

تلفناً

...

 

14- در استفاده از کلمات عربی نیز بهتر است به جای استفاده از تنوین از معادل مرکب فارسی آن استفاده شود.

 

صحیح

بیدرنگ

بتحقیق

بتدریج

بعمد

تبلویح

بخصوص

غلط

فوراً

تحقیقاً

تدریجاً

عمداً

تلویحاً

خصوصاً

 

15- حمزه ساکن آخر کلمات محدود در نگارش فارسی حذف می شود؛ ابتدا (ابتداء)- املا(املاء) و ...

عدد نویسی در خبر

اصولاً نگارش اعداد در خبر از قواعد خاصی پیروی نمی کند اما شرایط خاصی برای نگارش عدد در خبر وجود دارد از این رو در عدد نویسی متن های خبر بهتر است ازموارد زیر پیروی کرد.

  • اعداد یک تا نه به صورت حروفی نوشته شود
  • اعداد ده ، صد، هزار ، میلیون ، میلیارد به صورت حروفی نوشته می شود.
  • اعداد 11 تا 999به صورت عددی نوشته می شود.

نکته 1: در عدد نویسی فارسی برای واحدهای بزرگتر از میلیارد از واحد هزار میلیارد استفاده می شود.



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:, :: 10:5 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

- هر گاه دو یا چند کلمه با هم ترکیب شوند و از ترکیب آنها مفهوم جدیدی حاصل شود باید سر هم نوشته شود.

صحیح

اینجا

اینجانب

بهبود

پنجشنبه

یکدیگر

شاهنامه

صاحبدل

نگهداری

غلط

این جا

این جانب

به بود

پنج شنبه

یک دیگر

شاه نامه

صاحب دل

نگه داری

 - وقتی پیوسته نوشتن اجزا، کلمه مرکب باعث اشتباه یا دشواری در خواندن باشد و یا خلاف عرف به نظر بیاید، کلمه ها را جدا اما نزدیک به هم می نویسیم.

صحیح

هم منزل

کین توز

عدالت پیشه

غلط

همنزل

کینتوز

عدالتپیشه

 

 

دنباله در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:59 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

ج) چطور منابع خوب را پیدا کنیم

افراد و محیط اطراف، خبرگزاری ها و روزنامه ها بهترین منابعی هستند که می توانند شما را با کانال های خبری مرتبط کنند.

- در نشست ها و کنفرانس ها شرکت کنید و بولتن های داخلی مربوط به حوزه تان را بخوانید.

- جستجو در اینترنت یا سایت دانشگاه ها یک دیگر از منابع مناسب برای کسب خبر است.

ارتباط با کارشناسان و اساتید دانشگاه ها می توانند از زوایای مختلف درباره مسائل حوزه های مختلف اظهار نظر کنند و به شما اطلاعات بدهند.

- با دفاتر روابط عمومی ها تماس بگیرید و از آن ها بخواهید به شما اشخاصی را معرفی کنندو. چه داخل سازمانی که در آن کار می کنند و چه خارج از آن ....

 

دنباله در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:52 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

- چه؟ -What

در خبر نویسی عنصر «چه» به ماهیت رویداد مربوط می شود . «چه» ممکن است یک حادثه رانندگی، آتش سوزی، تصویب یا رد لایحه های قانونی باشد. «چه» معمولاً در مقدمه خبر قرار می گیرد اما در مورد یک رویداد خبری، خبرنگار باسید مشخص کند از میان مطالب مختلفی که یک رویداد را به وجود می آورد، کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردار است....

دنباله در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:38 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

جامعیت خبر

خبر باید جامع و کامل باشد و به پرسش هایی که برای مخاطبان به وجود می آید. پاسخ گوید؛ بدین منظور باید کوشش کرد به پرسش هلی مربوطه به عناصر خیر به طور کامل پاسخ داده شود.....

دنباله در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي

اصول خبر نویسی

 

 

آیین نامه خبری خبرگزاری

پیشگفتار

آیین نامه خبری خبرگزاری کانون دانش آموزی پانا به موارد اصلی و اساسی در مبحث خبر می پزدازد . سردبیر، دبیر خبر، خبرنگاران و همه کسانی که به نوعی با خبر درگیر هستند، نیاز به آگاهی از مبانی فکری و فنی خبر دارند؛ چرا که می دانیم خبر، فرایندی است اجتماعی و محصول جامعه مدرن، در یک جامعه مدرن نیز بدون آگاهی از جوانب گوناگون یک امر، نمی توان به بهره وری مفید آن امید چندانی داشت، که این هم از پیچیدگی های جامعه مدرن است.

خبر همیشه باروزنامه نگاری عجین بوده است .......

دنباله در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 13:47 :: نويسنده : ابوالفضل مرتضوي
كعبه در زنجير

 

خـــــار راه منــــــــــى اى شيخ! ز گلــــزار برو     از ســـر راه من اى رنـــــد تبهكـــــــار، برو

تو و ارشاد من، اى مرشد بــــى رشد و تباه؟!     از بـــــرِ روى مـــن اى صوفــــى غدّار، برو

اى گــــــرفتار هواهــــاى خـود، اى دير نشين       از صف شيفتگـــــــــان رخ دلــــدار، بــــرو

اى قلندر منش، اى باد به كف، خرقه به دوش     خــــرقــــــه شــرك تهى كرده و بگذار برو

خـــــانه كعبــــه كــه اكنون، تو شدى خادم آن     اى دغــــل! خادم شيطانى، از اين دار برو

زين كليســـــاى كـــــه در خدمت جبّاران است     عيسىِ مريم از آن، خــود شده بيزار، برو

اى قلـــــم بر كفـــــــِ نقـــــــــــــــّادِ تبهكارِ پليد     بنه اين خــامـــه و مخلـــــوق ميـــازار، برو

 

...............................................................................

كعبه دل

 

تا از ديــــــار هستى، در نيستى خزيديم            از هــــر چه غير دلبر، از جان و دل بريديم

با كــــــــــاروان بگوييد: از راه كعبــه برگرد           ما يار را به مستى، بيــــــرون خانه ديديم

لبّيك از چـــــــه گوييد، اى رهروان غافل ؟           لَبيّك او به خلـــــوت، از جامِ مى شنيديم

تا چنــــد در حجابيد، اى صوفيان محجوب؟           ما پرده خـــــــــودى را در نيستى دريديم

اى پـــــرده دار كعبـــــه، بردار پرده از پيش           كــــــــز روى كعبه دل، ما پرده را كشيديم

ســــــــاقى، بــــريز باده در ساغر حريفان            ما طعم باده عشق، از دست او چشيديم

..........................................................................

مستى عشق

 

در ميخـــــانه به روى همــــــــــــــه باز است هنوز        سينــــــه سوخته در سوز و گـــداز است هنوز

بى نيازى است در اين مستى و بيهوشى عشق         درِ هستــــى زدن از روى نيــــــــاز است هنوز

چـــــــاره از دورى دلبـــــــر نبـــــــود، لب بـــــربند         كه غلام درِ او، بنـــــده نــــــــــواز است هنـــوز

راز مــــــگشاى، مـــــــگر در بـــــــرِمست  رُخ  يار         كه در اين مـــــــرحله، او  محرم راز است هنوز

دست بـــــــ-ردار ز ســـــــوداگرى و بــــوالهوسى          دست عشــّاق سوى دوست دراز است هنوز

نــــــرسد دست مــــــــن ســـــــوخته  بردامن يار          چه تـــوان كرد كه در عشوه و ناز است هنوز؟

اى نسيم سحـــــــرى، گـــــــــر سر كويش گذرى          عطـــــر بـــــرگير كه او غاليه ساز است هنوز

پيوندها